ویار
دشمنان
به
یاد 18 تیرماه 1378
هوا سوزاند آن شب
ریهها را
هوا سوزاند آن شب
دیدهها
را
سقوطی مرگبار بر کف...
خونپنجهیی بر در
سر از خون تا به پا
اینگونه
خفتند یاران
ای برادر
خشم شب، پیش از سپیده
خونآبشار از قلّهی سر
یکی ناله،
یکی ضجه،
یکی فریاد در بستر
و دست و پا شکستن
هوا سوزان۟د دلها را
و یاران اینگونه خفتند
ای
برادر
و خنجاخنج ز خنجر
چکمهها بردند
هر
چه بود و هر چه بوداش
ولی یک چیز را نتوان به سرقت بُرد
و آن اندیشهی ناب است
درونِ هر ذرّه از ذرّات این گیتی
نهان است
غباری در هوا جاری ست
و چشمانم نمیبینند
ولی میدانم این دم
شمعها تا ابد
خواهند
گریست
تا سیاهی ست
تا که شب باقی ست
و اینک
چنگ در گیسو
خانهها در ارتعاشاند
و میدانم،
تو ای خواهر
دلات آبستن درد است
دلات هر شب ویار دشمنان دارد.
شابک: 5-8412-631-91
سُراینده: نمیرا (حمید رضا حسینی)
اشکواژه
ناشر: سُراینده
مینیاتورها: پوشکین میمندینژاد
چاپ نخست: زمستان 2006 (1384) استکهلم
حروفچینی، چاپ و صحافی: چاپ آرش- سوئد
نشانی الکترونیکی سُراینده: hrh.namira@gmail.com
کلیه حقوق این کتاب برای سُراینده محفوظ است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر