هیچ
در
سوگ سهراب
هیچکس،
در
وسعت تنهایی من
راه
نرفت
هیچگاه،
ذرهی
سنگین گناه
از
پاکترین تبخیر آب
بالا
نرفت
هیچکس،
تهمت
نردههای تیز
بر
سر دیوار بلند را
جدی
نگرفت
هیچکس،
با
چشم پرسشگر چرب
خار
خشکیدهی فقر را
لقمه
نکرد
هیچکس،
در
سکوت چشم ما
ذوب
یک حرف را
جمله
نکرد
هیچکس،
با
ذهن توارد
بر
ذهن ما
خیره
نشد
هیچکس،
با
آتش دلسوزی خود
در
اجاق دیگران
هیمه
نشد
هیچکس،
در
چارهی بیچارگی
بر
چاه طمع
چیره
نشد
هیچ،
جوان
از
پند پیرانهسران
پیر
نشد
هیچ،
فکر گرسنه
از
چَراگاه چِرا
سیر
نشد
هیچکس،
از
نابودی اکنون
برای
فردای خیال
دلگیر
نشد
هیچکس،
دست
وصلی
بر
تمنای تن تنهایی
وصله
نکرد
هیچکس،
در
ترک تاریکی خودخواهی خویش
پای
خود،
خسته
نکرد
هیچکس،
چشم
در چشم مرگ
وجدان
خویش را
رازی
نکرد
هیچکس،
با
کودک بیتاب درون
بازی
نکرد
هیچکس،
در
لختترین خلوت خود
میل
مکروه زنانی لخت را
اکراه
نکرد
هیچکس،
در
شکست نور
عشق
را تکرار نکرد
هیچکس،
بر
لب جوی زرنگی
تشنه
را آب نداد
هیچکس،
واژهی
همسایه را
بر
بندرخت خویش
آفتاب
نداد
هیچکس،
از
روند آب
در
آوند گیاه
مجذوب
نشد
هیچ،
سیال
سیاست
در
قالب انسانیت
مظروف
نشد
هیچگاه،
قاب
یک قاعده حتا
از
لرزش تاریخ و زمان
در
امان نیست
هیچ،
تجربه
با
حادثهی حدس
همزمان
نیست
چاک
یک چاقوی تیز
بر
تن تنها درخت خاطره
در
دل جنگل زرد
اینگونه
نصیحت میکرد:
"هیچکس،
یک
تنه جنگل نشد".
شابک: 5-8412-631-91
سُراینده: نمیرا (حمید رضا حسینی)
اشکواژه
ناشر: سُراینده
مینیاتورها: پوشکین میمندینژاد
چاپ نخست: زمستان 2006 (1384) استکهلم
حروفچینی، چاپ و صحافی: چاپ آرش- سوئد
نشانی الکترونیکی سُراینده: hrh.namira@gmail.com
کلیه حقوق این کتاب برای سُراینده محفوظ است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر