موزهی آموزه
بر
سَرِ عمارتی
حک
شده بود
"موزهی آموزه"
بیدرنگ
داخل شدم
در
میان راهرو
سنگوارههای
یأس
آن
طرفتر،
دشنهی
انتقامی
که
تمامی همه زنگار
بسته بود
زیر
نوری زرد
کهنه
زیلو کینهیی
از
فرط زمان
پوسیده
بود
در
دو سوی تالار
پردهی
تزویر
از
قدمت دیوار آویزان
هر
جهت،
نقش
به آن بود
چند
قدم رو به جلو
زیر
سردیس قدیمی
تراشیده
نامی:
"خنجر از پشت زدن"
"کار استاد خیانت"
سمت
راست
قصر
قساوت
از
هزاران سال پیش
سقفاش
از حرص و آز
و
ستوناش از طمع
گوشهیی
دیگر
از
همه گیراتر
جام
مرگی
که
در آن آب حیات بود
در
کناری،
کتیبهی
سنگدلی
چه
حکایتها بر آن بود
ناگهان
رو
به رویم،
پس
یک شیشهی شفاف
زیر
نوری آبی
روی
یک نسخهی دلتنگی
با
خطی تلخ
وینگونه
کتابت شده بود:
«- حماقت،
آرامشی ست،
که
نصیب من نشد هرگز».
شابک: 5-8412-631-91
سُراینده: نمیرا (حمید رضا حسینی)
اشکواژه
ناشر: سُراینده
مینیاتورها: پوشکین میمندینژاد
چاپ نخست: زمستان 2006 (1384) استکهلم
حروفچینی، چاپ و صحافی: چاپ آرش- سوئد
نشانی الکترونیکی سُراینده: hrh.namira@gmail.com
کلیه حقوق این کتاب برای سُراینده محفوظ است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر