جستجو در این وبلاگ
شنبه، مهر ۰۷، ۱۳۹۷
جمعه، مهر ۰۶، ۱۳۹۷
بار دیگر شهری که دوست میداشتم - نادر ابراهیمی - ۲
پنج نامه از ساحل چمخاله
به ستارهآباد
آوا: پیام دهکردی
آهنگساز: کارن همایونفر
نادر ابراهیمی
- بار دیگر شهری که دوست میداشتم - بخش ۱
- بار دیگر شهری که دوست میداشتم - بخش ۲
- بار دیگر شهری که دوست میداشتم - بخش ۳
پنجشنبه، مهر ۰۵، ۱۳۹۷
بار دیگر شهری که دوست میداشتم - نادر ابراهیمی - ۱
نویسنده: نادر ابراهیمی
آوا: پیام دهکردی
آهنگساز: کارن همایونفر
نادر ابراهیمی
- بار دیگر شهری که دوست میداشتم - بخش ۱
- بار دیگر شهری که دوست میداشتم - بخش ۲
- بار دیگر شهری که دوست میداشتم - بخش ۳
چهارشنبه، شهریور ۱۴، ۱۳۹۷
خفته در خاور - سراینده: نمیرا
بخواب ای خفته در خاور
بخواب ای یار بییاور
که مرگات داوری گردد
در این گردون بیداور
بخواب ای خفته در گلزار
به زیر خاک این آوار
که روزی زین زمین زار
بروید لالهها بسیار
بخواب ای خفتهی گلگون
در این دوران ناهمگون
همیشه زنده در باور
همانا خفتهیی در خون
بخواب ای یار آزاده
در این وادی بیباده
که جام جان سرمستی
به دست دژمن افتاده
***
بترس ای دست بر تیشه
همه از رویش ریشه
بترس ای دست بر داس
از این فریاد بوی یاس
بترس از ژاله، از بشم
همه آواز ژوله از سر خشم
بترس از مویهی مادر
بترس از هر نگاه مانده بر در
بترس از نغمهی نغنوده، گمنام
بترس از شبنم نشکفته ناکام
بترس از هر سرود خفته در سینه
بترس از هر گلوی خشک و پرکینه
بترس از خیزش این خشم خاموش
بترس از هر خروش دوش تا دوش
بترس از ریزش این تاق بر سر
بترس از سیل آن سیلاب آخر
***
ز درد دشنه و تیغ
ببار ای دیده چون میغ
بر این دُردانههای خفته بیباک
بر این دِلدانههای در دل خاک
بدان استاد استاده به پای چوبهی دار
ز مرگ تو شود روزی
همه برنای، همه پُرنای
هزاران خفته بیدار
دلم همچون ستاره در سیاهی
دلم همچون چراغی پرفروز است
همه یادِ همه یاران
همه آوازِ بیباران
به فردا میشود روزی
زمین خشک، گلزاران
همه دانیم و میدانیم
همه خوانیم و میخوانیم
شکوفه بشکفد فردا
از این خاک گهرباران.
دژمن (Dožman): دشمن
ژاله (Žâle): تگرگ
بشم (Bašm)، بَژم (Bažm): شبنم
ژوله (Žule): چکاوک
میغ (Miq): ابر
پرنای (Pornâi): فریادزنان (ترکیب از نمیرا)
ژاله (Žâle): تگرگ
بشم (Bašm)، بَژم (Bažm): شبنم
ژوله (Žule): چکاوک
میغ (Miq): ابر
پرنای (Pornâi): فریادزنان (ترکیب از نمیرا)
نمیرا - استکهلم
از سرودههای چاپ نشده
از سرودههای چاپ نشده
دوشنبه، اردیبهشت ۲۴، ۱۳۹۷
چهل نامهی کوتاه به همسرم - نادر ابراهیمی - ۴
چهل نامهی کوتاه به همسرم
آوا: پیام دهکردی
آهنگساز: ناصر چشم آذر
نادر ابراهیمی
- چهل نامهی کوتاه به همسرم - بخش ۱
- چهل نامهی کوتاه به همسرم - بخش ۲
- چهل نامهی کوتاه به همسرم - بخش ۳
- چهل نامهی کوتاه به همسرم - بخش ۴
یکشنبه، اردیبهشت ۲۳، ۱۳۹۷
چهل نامهی کوتاه به همسرم - نادر ابراهیمی - ۳
چهل نامهی کوتاه به همسرم
آوا: پیام دهکردی
آهنگساز: ناصر چشم آذر
نادر ابراهیمی
- چهل نامهی کوتاه به همسرم - بخش ۱
- چهل نامهی کوتاه به همسرم - بخش ۲
- چهل نامهی کوتاه به همسرم - بخش ۳
- چهل نامهی کوتاه به همسرم - بخش ۴
شنبه، اردیبهشت ۲۲، ۱۳۹۷
چهل نامهی کوتاه به همسرم - نادر ابراهیمی - ۲
چهل نامهی کوتاه به همسرم
آوا: پیام دهکردی
آهنگساز: ناصر چشم آذر
نادر ابراهیمی
- چهل نامهی کوتاه به همسرم - بخش ۱
- چهل نامهی کوتاه به همسرم - بخش ۲
- چهل نامهی کوتاه به همسرم - بخش ۳
- چهل نامهی کوتاه به همسرم - بخش ۴
جمعه، اردیبهشت ۲۱، ۱۳۹۷
چهل نامهی کوتاه به همسرم - نادر ابراهیمی - ۱
نادر ابراهیمی
- چهل نامهی کوتاه به همسرم - بخش ۱
- چهل نامهی کوتاه به همسرم - بخش ۲
- چهل نامهی کوتاه به همسرم - بخش ۳
- چهل نامهی کوتاه به همسرم - بخش ۴
پنجشنبه، فروردین ۳۰، ۱۳۹۷
راه با رفیق - حسین پناهی - سیدی ۲
راه با رفیق
سروده و آوا: حسین پناهی
سروده و آوا: حسین پناهی
سیدی دوم
حسین پناهی
- راه با رفیق - سیدی ۱
- راه با رفیق - سیدی ۲
- ستاره ها
- سلام، خداحافظ
چهارشنبه، فروردین ۲۹، ۱۳۹۷
راه با رفیق - حسین پناهی - سیدی ۱
راه با رفیق
سروده و آوا: حسین پناهی
سیدی یکم
حسین پناهی
- راه با رفیق - سیدی ۱
- راه با رفیق - سیدی ۲
- ستاره ها
- سلام، خداحافظ
شنبه، فروردین ۲۵، ۱۳۹۷
برای باران - علی زارعان
برای باران
سراینده: علی زارعان
آوا: نصراله مدقالچی
آهنگساز: ناصر چشم آذر
آوای دیگران
- اسماعیل خویی - بیدرکجا
- اندیشه فولادوند - آخرین حرف معاصر
- بیژن مفید - ابوسعید ابوالخیر
- پرویز پرستویی - عشق است
- پرویز پرستویی . بیژن مفید - بابایی
- پیمان قدیمی - غمنومهی فریدون
- حسین منزوی - شوکران نوش
- حقیقت دارد - هفت شاعر، هفت ترانه
- سهراب سپهری - فاطمه معتمدآریا
- سیمین بهبهانی - گلچین
- شمس لنگرودی - به سرش زده باد
- علی زارعان - برای باران
- فروغ فرخزاد - تنها صدا ست که...
- فروغ فرخزاد . نیکی کریمی - تولدی...
- فریدون مشیری - شب شعر
- قاصدک، برگزیدهی هفت سخنسرا
- محمد علی سپانلو - گلچین
- محمود درویش - در محاصره
- مهدی اخوان ثالث - درخت معرفت
- مهدی اخوان ثالث - قاصدک
- هوشنگ ابتهاج - بال در بال
سهشنبه، فروردین ۲۱، ۱۳۹۷
آیا دُن آرام را میخاییل شولوخف نوشت؟
آیا دُن آرام را میخاییل شولوخف نوشت؟
دردسر بزرگ برای آکادمی جایزه ادبی سوئد
نویسنده: مگنوس یونگگرن
ترزبان: فرامرز نوروزی
در سال ۱۹۶۵ جایزه نوبل ادبیات در رقابتی تنگاتنگ با نویسندگان بزرگی همچون ساموئل بکت، پابلو نرودا، هاینریش بُل، آنا آخماتووا؛ آندره مالرو و ولادیمیر ناباکُف به میخاییل شولوخُف رسید.
در بیانیهی کمیته نوبل آمده است که دلیل شایستگی
شولوخف تنها به دلیل یک اثر است: «دن آرام».
واقعیت هم این است که شولوخف پس از «دن آرام»
در طول ۲۵ سال هیچ تولید ادبی با ارزشی دیگری خلق نکرده بود و این نتیجه بررسی کمیته
ادبی نوبل بود. ولی کمیته ادبی نوبل به ناگهان در بررسی و تصمیم خود در آن دوران
تجدید نظر میکند و حتی یک اثررا نیز برای گرفتن این جایزه کافی میشمارد.
در این روزها اما بر پایهی اسناد معتبر به نظر
میرسد که نویسنده رمان مشهور «دن آرام» کسی بهجز میخاییل شولوخف است.
این اسناد نشان میدهند که میخاییل شولوخوف یک
بلوف ادبی است.
در گذشته در سال ۱۹۷۵ نامهای از سولژنیتسین،
دگراندیش روس، به بیرون از شوروی درز کرد که در آن نام یک نویسنده قزاق ضدبلشویک
به عنوان آفریننده «دن آرام» عنوان شده بود: فیودور کرویوکف!
البته مقایسههای کامپیوتری نتوانستند این
اظهارات را تایید کنند. اما آندری چرنوف پژوهشگر ادبی ساکن سن پترزبورگ که سالها
در این زمینه کند و کاو کرده است به تازگی نامهای از یک متخصص تکنولوژی در آن
دوران به نام آلکساندر ایلسکی خطاب به شولوخفشناس معروف لیو کولودنی در تاریخ
۱۹۸۹در فیسبوک خود به اشتراک گذاشته است.
این نامه بیانگر حقایق تکاندهندهای است.
دلیل این افشاگری چه بود؟
کولودنی در مقاله مفصلی به جنگ همه کسانی که
نام شولوخوف را زیر پرسش میبرند میرود. البته در دوران شوروی بدنام کردن شولوخوف
پیامد جزایی و سیاسی داشت ولی در دوران گلاسنوست (شفافیت) بارها این شایعه که «دن
آرام» نوشتهی شولوخف نیست به مطبوعات نیز کشیده شد.
نامه ایلسکی از این رو شگفتانگیز است که او یک
شاهد عینی است. او به عنوان نویسنده جوان از نزدیک شاهد نشرو تبلیغ این اثر بوده
است و بیان میکند که بین سالهای ۱۹۲۷-۱۹۳۰ به عنوان ویراستار فنی در هیات تحریریه
«رمان گازتا» مشغول به کار بوده است.
رمان «گازتا» گروهی از نویسندگان کارگری بودند
که شولوخف نیز در آن به کار ادبی مشغول بود. این گروه زیرمجموعه نشریه «ماسکوسکی
رابوتی» (کارگران مسکو) بودند.
کار اصلی ایلسکی ثبت کارهای تازه نویسندگان در
این نشریه بود.
یک روز در سال ۱۹۲۷ مدیر این گروه به نام آنا
گرودسکایا دو قسمت نخست یک اثر تازه را برای ویراستاری در اختیار ایلسکی میگذارد
(آنا گرودسکایا به عنوان «دشمن خلق» در سال ۱۹۳۸ اعدام شد)
هر دو قسمت بسیار جذاب و تاثیرگذار بودند.
پس از چندی آنا گرودسکایا گروه ویراستاران را
به یک نشست فوری فرا میخواند و میگوید که از مقامات بالا دستور رسیده که این دو
رمان تازه باید به نام «میخاییل شولوخف ۲۲ ساله» ثبت و نشرشود.
دلیل این تصمیم آن بود که نویسنده اصلی رمان از
نظرمقامات وابسته به «دشمن خلق» و یا به زبان دیگر «ضدانقلاب» بوده است!
همزمان در آن دوران، دستگاه تبلیغاتی حزب نیاز
به یک اثر ادبی پرولتری و بیهمتا در نخستین سال برنامه ۵ ساله داشت که نوشته یک
فرد خودی و قهرمان پرولتری باشد.
ایلسکی میگوید که شولوخف که زیاد به نشریه سر
میزد مردی فروتن و خجالتی بود و زیاد وارد گفتگوهای ادبی نمیشد.
کمی بعد هر دو بخش نخست و دوم رمان به نام او
منتشر شد و پس از آن شولوخف به انجام نقش خود درآمد وبه بخشی از نمایش حکومتی شوروی
تبدیل شد.
سال ۱۹۳۲ و ۱۹۴۰ بخش سوم و چهارم «دن آرام»
منتشر شد که بنا به گفته ایلسکی، شولوخف در تولید آن تلاشهای ناموفقی انجام داد و
برای همین یک گروه بزرگ از نویسندگان این کار مهم را به سرانجام رساندند.
دو بخش پایانی از نظر تداوم سبک به کلی با دو
بخش نخست ناهمخوانی دارند.
در سالهای ۱۹۲۸-۱۹۲۹ شولوخف بر روی رمان دیگری
به نام «زمین نوآباد» کار میکرد. وی سرانجام اثر را به پایان رسانده و آن را تحویل
گروه ویراستار داد. اما چنان ناکاستیهایی داشت که یک تیم متشکل از نویسندگان شامل
یوری لیبدینسکی، الکساندر فادایف و ایلسکی ماموریت گرفتند که طی یک سال با شولوخف
در آبادی قزاقنشین «ویوشنسکایا» که او درآنجا بسر میبرد بروند تا رمان با همکاری
شولوخف بازنویسی شده و قابل انتشار گردد.
پس از «زمین نوآباد» که یک اثر به شدت تبلیغاتی
در زمینهی سازندگیهای اتحاد شوروی است، شولوخف جز چند نوشته کوتاه کار مهمی
منتشر نکرد.
آکادمی ادبی سوئد بر اساس این دادههای تازه
دردسر بسیار بزرگی پیدا کرده و مشغول بررسی شواهد است.
.......................................................
سرچشمه
اشتراک در:
پستها (Atom)